شادترین روز عمرم

پنج شنبه بعد پانزده روز بالاخره صدای مرد عاشق رو شنیدم . میگفت فکر نمیکردم برگشتی ایران. میخواستم بیام دنبالت ایران . میگفت من بهت دروغ نگفتم . میدونم که راست میگه . خدایا چقدر خوشحال بودم . اگه قبلا از من می پرسیدن بهترین روز عمرت کی بود نمیدونستم چی بگم اما الان بدون شک میگم همون موقع که باهاش تونستم صحبت کنم و صداشو بشنوم . چقدر به من آرامش میده . گفت کارهای طلاقت رو انجام بده . بلیط می فرستم برگرد اینجا . خیلی دلم برات تنگ شده و منتظرتم .  

خیلی خیلی دوستش دارم . یه خورده هم میترسم . 

 

یه پیشنهاد غیرمنتظره از طرف یه دوست قدیمی داشتم که خیلی عصبانیم کرد . فهمیده دارم از شوهرم طلاق میگیرم . میگه منو دوست داره و میخواد از من حمایت کنه . انگار من یکی از آپارتماناش هستم که حس مالکیت میکنه نسبت بهش . بچه پررو . بعد این حرفا بود که تصمیم گرفتم به مرد عاشق زنگ بزنم  و باهاش صحیت کنم .  

 

عجب زندگی هیجان انگیزی شده . هر روز یه اتفاق تازه .

نظرات 3 + ارسال نظر
گربه تنها یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:54 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com/

خواهشن عاقلانه عمل کن
نذار عشق چشمات را ببنده

این عشق شاید چشمای منو بازتر کرده . نمیدونم . همه مردا اینطورین . چرا نمیشه به هیچکدومشون اعتماد کرد.

vo0ro0jak چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ب.ظ http://vo0ro0jak66.blogsky.com

سلام آیلین جونم.جدا خوشحالم که تغییر تو زندگیت ایجاد شده.الان بهتری؟؟؟؟

بهترم .گریه ها کمتر شده . بعضی موقعها نفس کشیدن برام سخت میشه . چرا من اینقدر در این مورد احساسی عمل کردم . من با تمام قلب و روحم اون مرد رو دوست داشتم . تا حالا هیچ کس رو اینقدر دوست نداشتم .

امیر (Mr.Lover) چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:39 ب.ظ http://takhthayejoda.blogfa.com

خیلی خوشحالم واسه خوشحالیت. واقعا چقدر داره هیجان انگیز میشه ها

ممنون . هیجان انگیزتر هم میشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد