شنبه رفتنی شدم.
دیروز آخرین روز کلاسم تو آموزشگام بود .
چقدر سخته لحظه وداع.
حداقل این دفعه با آگاهی کامل و خواسته خودم هست .
چقدر سخت بود برای آخرین بار داشتم به نتیجه زحمت یکساله ام نگاه می کردم . هم شیرین بود ، هم تلخ .
وداع با مشاورم ، بهترین دوست و همدم یکساله ام ، تا ساعت 6 صبح با هم حرف میزدیم . انگار میخواست همه چیزایی که میدونه رو یه شبه به من بگه که به مشکل نخورم.
فردا هم روز وداع با پسر عاشق و بامعرفتی هست که یه ماه باهاش آشنا شدم ام اینقدر خوب و ماه بوده که سخته دل کندن ازش.خیلی دوسم داره . اما حیف ...
خدایا شکرت بخاطر همه احساسات یکساله ام ، بخاطر حضور آدما تو زندگیم ، بخاطر این همه تغییر، بخاطر شناخت خودم و تو ، ....
بابت همه چی ازت ممنونم ، میخوام تا حالا که کمکم کردی ، از این به بعدم حواست بهم باشه .یه بوس گنده آبدار برات میفرستم با یه بغل محکم .دوست دارم .
.....
ببخش اگر سربه سرت میذارم ... شاید این باعث بشه که به جای ناراحتی از دل کندن پا به فرار بذاری
خیلی خوشحالم میبینم که دوباره خودت را پیدا کردی ... با خبر های خوش بیایی .... و در آخر یه بوس آبدار گنده