سه روزه رسیدم.چقدر دلتنگم.آخه تو چقدر لوس ونازنازی هستی . دنبال کار هستم.امروز کیفمو تو بانک جا گذاشته بودم . داشتم مثل ندید بدیدا از فروشگاه رلف عکس میگرفتم و یادم نبود که کیفم باهام نیست .
صبح زود از خواب بیدار شدم امروز .خونه ای که هستم خیلی دلگیره . رفتم بیرون قدم زدم و کلی گریه کردم. اما این دفعه با سال قبل خیلی فرق داره . ایندفعه میدونم برای چی اومدم . خب سخته دوری . مردش میزنه زیر گریه . حالا من که روحیه ام اینهمه لطیفه . بیخود کردی چرا باید اینطوری باشه . اینطوری با این لوس بازیا نمیتونی دووم بیاری .
خدایا با انوار الهیت راه سفرم را روشن نما .
الان میفهمم چقدر خانواده و دوست و عزیزدلمو دوست دارم.
قربون حواس جمعت برم
خوب اگر چیزی را دوست داری چرا ازش عکس نگیری
گاهی آدم دلش میگیره و باید خودش را سبک کنه ... اما بعدش با قدرت بیشتری می ایسته
باورت میشه کیفم تو بانک سرجاش بود بعد حداقل یکربع .میدونی اگه ایران بود سرش چه بلایی اومده بود.
نه همه جای دنیا ممکنه کیفت گم بشه .... اما ایران بیشتر
گاهی اوقات حواس آدم پرت میشه ... اندفعه شانس آوردی
سلام
ایلین جون خوبی
وبلاگ جالب وخوبی داری
ممنون میشم به وبلاگ منم سری بزنی
با چند شعر جدید بروز هستم
با اجازه لینکت کردم
سلام.حتما میام
یه سوال داشتم خانومی ... چجوری تو قرعه کشی شرکت کردی؟
سلام.
سایتش فکر کنم اینه :www.dvlottery.com
ممنون