How was your christmas

این سوالی بود که امروز همه همکارا از همدیگه امروز میپرسیدن. 

الان دو شبه خواب خوبی نداشتم . بخاطر این پسره که اومده تو زندگیم. داره یه خورده وقت و انرژیمو میگیره.اما بهم خوش میگذره باهاش.دیشب میگه تو حلقه دوست داری؟  

با خودم گفتم هنوز اون قبلی رو  که زاییدیم بزرگ نکردیم یکی دیگه هم میخواد باهامون ازدواج کنه .حالا بیا و درستش کن.  

نظرات 2 + ارسال نظر
گربه تنها جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com

ازش میپرسیدی تا تعریف حلقه چی باشه؟
این که من غلام حلقه به گوش شما باشم ... نه
اما این که بدونم یه نفر هست که به من تعهد داره و احساس مسولیت میکنه و این رابطه دوطرفه هستش ... بله
اما اولش بگم باید ببینم بزرگتر هام چی میگن
...............
البته بذارین همدیگر را بهتر بشناسین

دفعه سوم بود که همدیگه رو میدیدیم منو به برادرش معرفی کرد.برادرش اینقدر تحویلم گرفت .کلی احترام.

گربه تنها سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:01 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com

خوب این یعنی خبر های خوب .. چون داری وارد خانواده میشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد