امروز هم همه به هم همین جمله رو میگفتن.
کار خاصی دیشب انجام ندادیم .فقط با این دوست اسپنیشم ( بهتره براش یه اسم انتخاب کنم) به سلامتی هم خوردیم.
به یکی دیگه از خواسته هام هم رسیدم.چه شاعرانه .
جمعه اومد دنبالم.روز کارش نبود.من سر کار بودم.سوار ماشینش شدم.گفت سورپرایز .برام گل رز گرفته بود. بعدش رفتیم یه رستوران خیلی عالی اسپنیش.
همه چی خوب بود.
امشب با کاری که شوهر یه خانم ایرانی کرد من خوشحال بودم که با یه پسر اسپنیش دوست هستم نه ایرانی.گارسون اومد صداشون کرد که برن سر میز غذاشون ، آقاهه سرشو انداخت پایین و جلوتر رفت.موقعی که گارسون ما رو صدا کرد این پسره اول صبر کرد من جلوتر برم بعد خودش.آخه چرا تو کوچکترین رفتارها و کارها مرد ایرانی میخواد زور بگه.
شاید باورتون نشه ، تو کارت عروسیم ، شوهرم اول اسم خودش بعد منو نوشته بود .آخه معمولا اول اسم عروسه بعد داماد.میگفت اینجا هم میخواستم یه حالت حفاظت از تو رو داشته باشم.من خنگ بادی گارد میخواستم یا شوهر.اینارو من باید همون موقع میفهمیدم نه بعد 7 سال.
خدایا شکرت.سه ماهه اومدم.تک و تنها ، خونه ام رو که گرفتم ، کار پیدا کردم،گواهینامه ام رو هم که گرفتم .چند وقت دیگه هم ماشین میخرم.اینا نشون میدن اکس شوهرم ،چقدر منو از زندگی عقب نگه داشته بوده.خدایا ، بده اون بغل و بوسه رو ببینم.
امروز یه خانمه به اون یکی میگفت : این دختره چه خوشگله.فارسی هم صحبت میکرد.شاید فکر میکرد من اسپنیش هستم.باور کنید منظورش من بودم.اینقدر این شوهر عوضیم زده بود تو سر من عقده ای شدم.همش فکر میکردم زشتم.
دو نفر بهم گفتن من شبیه شکیرا هستم.
شب سال نو رو هم پیش این دوست اسپنیش بودم اما دو روزه سرما خوردم.
امروز ناهار محل کارم فقط منو مهمون کرد.تقریبا 8 دلاری شد.فقط من .از کارم خیلی راضی هستن.دوسم دارن.همینکه فعلا یه پولی از اینجا برسه تا یه چند وقتی خودمو نگه دارم تا زبانم خوب بشه.برای بعدش فکرای بهتر دارم.
در ضمن امروز چون روز تعطیل بود و ما کار میکردیم به جای 8 دلار ، ساعتی 12 دلار بود .
آقایون در مورد بعضی چیز ها گیج هستن
... در چنین مواردی باید براشون توضیح بدی 
من که بهت گفته بودم جذابی