روز معلم مبارک

پارسال معلم بودم و مدیر تو آموزشگاه خودم و امسال کارگر . اینجا اگر صاحب یه بیزنسی نباشی کارگری دیگه . منم سعی کردم خیلی با خودم رورا ست باشم.واقعا زندگی عجب بازیهای جالبی داره.نمیدونم چرا بعضی وقتا فکر میکنم تکراری و عادی میشه.این فکر منه که باید هر لحظه تغییر کنه .  

پارسال برای خودم یه دسته  گل خیلی خوشگل خریدم و بردم آموزشگام.   

 

بعد 15 روزی با مامانم صحبت کردم. دلم برای صداش تنگ شده بود. خیلی دوسش دارم. 13 روز دیگه اینجا روز مارده. 

 

به این فکر میکردم اونا تو ایران همدیگه رو دارن اما من اینجا تتهام و باید از خودم بیشتر مراقبت کنم.بیشتر به فکر خودم باشم. 

 

دوباره باید محل زند گیم رو عوض کنم. میریم یه جای بزرگتر . فکرم مشغوله . حتی وقتی خوابم دارم فکر میکنم. 

سخته میدونم اما ارزشش رو داره.  

خودت هم ارزش اینهمه تغییر رو تو زندگیت داری عزیزدلم.

نظرات 2 + ارسال نظر
گربه تنها چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:04 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com

در عوض حقوقی که میگیری بیشتر از حقوقی هست که تو ایران به عنوان یه معلم میگرفتی ... و قدرت خرید بالاتری داره
شاید اونجا تنها باشی ... اما این را بدون که دوستان و فامیل همیشه فکرشون پیش تو هستش ... البته منم جزو دوستات هستم ها

حقوقی که میگیرم فقط پول خورد و خوراک و اجاره خونه میشه.البته نمیشه بیشتر فعلا انتظار داشت.من خیلی اینجا جدیدم . زبانم داره روز به روز بهتر میشه و میتونم کارای با درامد بالاتر بگیرم.

گربه تنها شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:53 ب.ظ http://devil-angel.blogsky.com

من اون روز متوجه نشدم
اما جمعه ۳ بار تماس گرفتم .. هر سه بار بعد از چند بوق اعلام کرد که مشغول هست
فکر کنم یکی ساعت ۵ بود و یکی ساعت ۶ و آخریش ساعت ۸:۳۰ گذشته بود
نمیدونم چه ساعتی میتونم تماس بگیرم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد