حرفای نگفته

تارگت 50 ساله شد. یه آقایی 40 سال مداوم تو تارگت کار کرده . شاید این تنها افتخار زندگیش باشه.آخه چطوری تونستی 40 سال تمام یه جا بمونی . نپوسیدی. خسته نشدی.  این پسره هم 12 ساله یه جا کار میکنه.   

با کارای سطح پایین اینجا نمیشه پیشرفت کرد. یا باید درس بخونی یا کار خوب داشته باشی.  

من یه خورده ای خسته شدم. تنهام . دلم بغل مامانم و خواهرم رو میخواد.دوست دارم ببینمشون و دوباره برگردم.دلم براشون یه ذره شده. 

 

دلم برای استادم و دوستم هم تنگ شده.  

 

باید خونه ام رو عوض کنم.از این پسره خسته شدم. بعضی موقعها خیلی عصبیه . دیگه ازش خوشم نمیاد. 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
گربه تنها شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:56 ب.ظ http://devil-angel.blogsky.com

همه ایراداتی دارند ... و زمان هستش که ایرادات را نشون میده
و بعضی ایرادات را میشه تحمل کرد و بعضی ها رو نه
در نهایت تصمیم گیرنده خودتی ... اما دور بر خودت را یکدفعه خالی نکن ... سعی کن دوستانی داشته باشی تا جای خالی خانواده را برات پر کنند
یه برنامه برای یه سفر کوتاه هم به ایران و دیدار خانواده برای خودت جور کن ... میدونم سخته ... اما باید راهی داشته باشه

سلام گلم.
ایرادایی که داره طبیعیه. مثلا وقتی باید بره سر کارش و همزمان باید کار دیگه رو هم انجام بده و دیر شده عصبی میشه و با من هم رفتارش یه ذره عوض میشه.
اما در کل مشکل بزرگی که داره اینه که از زندگی چیز زیادی نمیخواد. نمیخواد تغییر کنه .
اینا به خودش مربوطه . به من چه . اما من مشکل خودمم. دیگه برام تکراری شده.
تو این مدت خیلی بهم محبت کرده . الان هم هنوز جای دیگه ای رو پیدا نکردم که بخوام برم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد