یه خبر جدید . دیگه مجبور نیستم این مدیر بدجنس و بد رو تحمل کنم. امروز که رفتم فهمیدم با یه مشتری دعواش شده و اونم اعتراض کرده و آقای مدیر رو فرستادن یه جای دیگه.
یعنی از این بهتر نمیشد. این کار به اندازه کافی خودش استرس داره ، این مدیر عوضی هم به من بیشتر استرس میداد.امروز یه دلار کم آوردم.
به یه نتیجه جدید رسیدم:
الان دارم دورانی رو سپری میکنم که به آدما محبت نمیکنم ، نزدیک نمیشم ، باهاشون خاطره نمیسازم ، تنهایی خودم رو ترجیح میدم چون میترسم به کسی وابسته بشم. این کاری که دارم با خودم میکنم.
گلم باز خوبه از دست این مرتیکه راحت شدی
حالا که استرست کمتره حواست را جمع کن که کم نیاری
خیلی بهتر شدم. امروز فقط 45 سنت کم داشتم. دیگه دارم کاراشون رو یاد میگیرم.