مست مست

بعد چند روز باهاش قرار گذاشتم.امتحانش کردم رفتیم خرید. ببینم برای من دستش تو جیبش میره یا نه.یه خورده رد شده.هنوز معلوم نیست.   

با هم رفتیم خونه دوستش.دوستش از خودش خیلی باکلاس تر بود.خونه اش .کارش .انگلیسیش. 

دو تا آب جو خوردم.هیچ وقت اینقدر زیاده روی نکرده بودم .دیگه هوشیار نبودم.فرداش همش سردرد داشتم.فقط همون شب حس خوبی داشتم.خیلی خوش گذشت. اما با سردرد فرداش حالم گرفته بود.

لیست خواسته های تا یکماه بعدم

ماشین  

ساختن تیم ۳ نفره بیزینس خودم 

گرفتن لایسنس بیمه ام

کار در یه رستوران علاوه بر کار در تارگت 

یادگیری بیشتر انگلیسی و اسپنیش 

لذت بردن از زندگی و تفریح هر موقع خودم بخوام و احتیاج داشته باشم کنار این پسر اسپنیشه 

پس انداز کردن پولم 

درامد ماهی ۲۵۰۰ فعلا 

 

اگر وقت داشتم بعدا لیست کل  خواسته هام رو هم مینویسم تا ببینم کی بهشون میرسم.  

جنگ یا فرار

از دیشب تا حالا فکرم مشغوله.جنگیدن یا فرار. 

امروز بخاطر حرف استادم با خودم فکر میکردم کار آموزشگاهم گرفته بود .به پیشرفت اونجا نزدیکتر بودم . کرایه خونه و پول خورد و خوراک هم که نمیدادم.بیشتر میتونستم پول داشته باشم.کنار خانواده و دوستام هم که بودم.اما احساس میکنم اینجا خوشحالترم .اینجا رو بیشتر دوست دارم.الان زیر آسمون این شهر یه خورده دلم آروم گرفته.با همه سختیهاش چون اینجا کاملا مستقل دارم زندگی میکنم دوستش دارم. 

یاد کتاب ۱۱ دقیقه پائولو افتادم. 

من برای همه چی تو زندگیم جنگیدم. 

دانشگاه 

ازدواج 

طلاق 

زندگی در آمریکا 

الان خیلی چیزا هست که میخوام داشته باشمشون. 

تو این مدت پله پله جلو رفتم.خوب به همه چی فکر کردم و تصمیم گرفتم و پیش رفتم.الان تصمیم گرفتم بمونم و بجنگم.چون میدونم چی میخوام و قراره به کجا برسم.