اسباب بازیهای زندگی

من الان عین یه دختر بچه کوچولو ام که توی هدایای کریسمس غرق شده و داره هر کدوم رو تست میکنه تا بهترینش رو انتخاب کنه و برای خودش بخواد و نگهش داره.ازش لذت ببره. شایدم خرابش کنه.

عقل یا دل

یه پارتی رفته بودم با همخونه گرامی.خوش گذشت .رقصیدم تنهایی. 

چقدر دلم میخواست با یه پسره که اونجا بود برقصم.

پسر اسپنیشه پیشنهاد کرده باهاش زندگی کنم. 

خانم عزیز شما وضع زندگیت یه روزی که خیلی هم دور نیست ، خیلی درست میشه ها .اونوقت یاد خانم خوشگله سال 2012 گیج گاگول میفتی و فقط قاه قاه میخندی بهش. 

در کمال سادگی

تا وقتی من تو فکر و قلبت و جلوی چشمات هستم مهم نیست با چند تا مرد کار میکنی و حرف میزنی.  

گذشته رفته مهم الانه. 

 حرفای خوبی که میزنه اما من نمیتونم فکرش رو که بخونم.

دو روز پیش هم بچه اش رو دیدم .با نمکه.13 سالشه. 

امروز یکی گفت این پسره خوبی هستش.