چقدر صدات خوشحال بود.جیغ میزد از خوشحالی.پارسال یه دوچرخه داشت برای تولدش. امسال کلی اسباب بازی . چقدر دلم میخواست منم اونجا بودم و این برق خوشحالی و شادابی رو تو چشمات میتونستم ببینم و حتی برای تولدت کادویی میخریدم. دلم برات یه ذره شده.
منم با تو دوباره متولد شدم. موقع تولدت پیشت نبودم اما شاهد تمام تلاشهات برای چهار دست و پا راه رفتن بودم. وقتی که از دیوار برای بلند شدن کمک میگرفتی.
هیچ وقت یادم نمیره اون شبی که نفست بند اومد و من بغلت کردم و دویدم بیرون ، به دور از سرو صدا تا بتونی دوباره نفس بکشی.
آره عزیزم ، من با تو متولد شدم. دو ساله مثل تو دارم سعی میکنم قوی تر باشم.نترسم. دلم برات خیلی تنگ شده. اما این رو میدونم که تو خانواده خوبی داری. بچگی خوبی رو میگذرونی .
گلم من دارم برای تو تلاش میکنم ، برای آینده تو .
تولدت مبارک.
یه فرصت دوباره به این رابطه مسخره خودم و این پسره دادم.
البته میدونم که بیشترش الان به خاطر شرایط خودمه.بیشتر به فکر خودمم تا اون.دیگه شکستن دل هیچ مردی برام مهم نیست.فقط خودم مهمم.
تو این سه ماهه تغییرات زیادی میخوام انجام بشه.
خواسته های این سه ماه:
1- پیدا کرده یه کار دیگه : تا یه هفته دیگه این مشخص میشه.
2- تغییر موقعیتم تو این کاری که دارم.
3- پیدا کردن یه همخونه خوب برای حداقل 6 ماه . دیگه از جابجایی و از فکر از دست دادن مکانم خسته شدم. دلم یه اتاق برای خودم میخواد که شبا راحت بتونم بخوابم.
4- تصمیم گرفتن در مورد شروع درس خوندن و کالج یا دانشگاه رفتن .
اینا چیزایین که با تمام وجود میخوام.
عاشق آهنگ منو ببخش مرتضی پاشایی شدم.این روزا با این آهنگ زندگی میکنم . میخوابم.میدوم.گریه میکنم.
اینقدر که این گریه ها تمامی نداره . نمیدونم این همه اشک از کجا میاد.
منو ببخش اگه دیوونه بودم ، اگه تو پاکی و من همش گناه کردم، اگه شکستی و هیچی ندیدم، آره میدونم بد بوده کارم. میشه ببخشی و بگذری عشق من .
منو ببخش اگه بچگی کردم
الان درکت میکنم شوهر سابق.منو ببخش . من اشتباه کردم.